WFP

کمک کنید تا به گرسنگی کودکان پایان دهیم

Monday, September 5, 2016


تازشم ، مگه دوقلوها هم هیچ وقت مشابه هم می شن ، که تو دنبال مشابه خودت وگردی؟ تازشم ، اگه یه کسیو شبیه سازیش کنی ، بازم کپی برابر اصلش نوشه ؛ میشه؟ چون حتی آدم شبیه سازی شده هم در زمان متفاوتی از اصلش رشد وکرده … . روانشناسا می گن باید مشابه خودتو پیدا کنی ؟ ازشون بپرس ، ببین اونا شاید یه جهانیو وشناسن که توش آدما دوتا دوتا مشابه بیدن. خوب آخه مگه تو Lesbian هستی که دنبال مشابه خودت می گردی ؟ آدم مشابه تو باید انحناهای بدنش اون شکلکی ، اون شکلکی باشه نه این شکلکی ، این شکلکی. 
خیلی دوست دارم بدونم اون ناقلایی که تئوری نیمه گمشدرو اختراع وکرده توی کدوم کهکشان زندگی می‌کرده … ؟ دو تا خط موازی هم مختصاتشون فرق داره. اصن چرا باید نیمه ی کسی گم بشه بعدش پیدا بشه؟ مگه قایم موشکه؟ اگه آره من بازی‌های بهتر هم بلدمااا … وتونیم Danger بازی کنیم ، هیجان انگیزتره و لذت بخش تر ، اما خطرش کمتر از قایم موشکه … چون آخر قایم موشکی که تو انتخاب کردی نا آمیدی و یأس … اما آخر این یکی هرچی که نباشه سازگاری هست. مثه دو تا قطعه پازل که شبیه نیستن اما با هم جور می شن … 
به نظر من اون ناقلاهه یه نیم گردالی ( دایره ) بوده که هی می‌خواسته از سیاره یکنواخت و حوصله سربرش خلاص بشه … بعدش به این فکر افتاده که نیمه دیگه ی گردالیو پیدا وکنه و روی هم قل وخورن ، سرعتشون زیاد بشه و پرت بشن تو زمین … 
بعدش که پیداش وکرده پرت وشدن روی زمین و اون نیم گردالی ناقلا بعد از چند روز زندگی روی زمین و دیدن کلی آدم خوشبخت که نیمه نیستن ، اما شادن ، حسودیش میشه. واسه همین وره خودشو روانشناس جا وزنه و یه تئوری اختراع میکنه به اسم نیمه گمشده ، و از اونجا که حسود ، هرگز نیاسود … کاری میکنه که زمینی ها دچار این توهم بشن که نیمه گمشدشون وجود وداره و مایل باشن که پیداش کنن و یه گردالی کامل بشن. خلاصه بعضی از زمینی ها گول وخورن و بعضی وقتا توهمشون میزنه بالا و خیال می کنن نیمه گمشدشونو پیدا وکردن. از قضا این توهم زدگان ازدواج می کنن و بعد از چندی که گرد نخود از سرشون می پره متوجه می شن که ای دل غافل این نیمه ی من نیستش که و انگشتای پاشون از انگشتای دستشون درازتر تشریف می برن محضر و طلاق مبارک را منعقد می نمایند. 
آقا … من میگم … دیدم که میگمااا … هرچی زودتر این واقعیتو قبول کنی که نیمه گمشده وجود نداره به سعادت خودت نزدیک‌تر میشی … حالا هی تو دوباره حرف خودتو بزن که وقتی به این حرف رسیدی از غصه دق کنی. یکی از دوستای خیلی دوست‌داشتنی … چند وقت پیشا یه جمله‌ای اشتراکیده بود توی فیس بوک که دقیقش یادم نبید اما توی این مایه‌ها بود : تفاهم ، پذیرش تفاوت هاست. 
یه ندایی از عمق سرم داره میگه پاشو برو دنبال کسب یه لقمه نون حلال به جای این‌قدر نوشتن توی فیس بوک … که هم در دنیا رستگار بشی هم در آخرت. 
راستی گفتم آخرت ، یاد داستان اون ناقلای دیگه افتادم که آخرتو اختراع وکرد که گولتون بزنه … اما اونو بعداً براتون 
تعریف وکنم … الان واقعاً دیرم شده :)))))



این مطلب در سال 2012 نوشته شده است و بعضی از قسمت ها عقیده فعلی اینجانب نیست

Wednesday, March 23, 2016

جایگاه سایبر سکوریتی در سازمان ها کجاست ؟

سازمانی را با اطلاعات پراکنده مجسم کنید. اطلاعاتی دیجیتالی که بر روی دیوایس های مختلف که متعلق به آدم های متفاوتی هستند ذخیره شده اند. در این سازمان هیچ قوانینی برای نگه داری اطلاعات وضع نشده است. اطلاعات می توانند هر جایی نگه داری شوند و با هر کسی از داخل یا خارج از سازمان به اشتراک گذاشته شوند. حال تصور کنید در این سازمان برخی اطلاعات محرمانه هستند. برای مثال ممکن است رقم واقعی بدهکاری چند ماه اخیر سازمان قابل دسترسی باشد. یا اینکه کاربری که به مسائل امنیتی آگاه نیست پسوردهای خود را درون فایل اکسلی ذخیره کرده باشد. به نظر شما این سازمان ریسک بالایی برای باقی ماندن در دنیای تجارت دارد یا خیر ؟ این 
است اهمیت سکوریتی در سازمان ها. چه راه هایی برای حفظ دیتاهای حیاتی سازمان وجود دارد ؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید


Friday, February 12, 2016

چیزی که توی نظرات درباره این کتاب برام جالبه اینه که همه به این اشاره می کنن که وجه تمایز دلقک با اطرافیانش اینه که صادق تر از اطرافیانش هست ! در حالی که به نظر من اصلا این نیست ! چون این شخص شکست خورده ای هست که حتی هنوز به اون مرحله ای هم نرسیده که بتونه واقعیت از دست دادن عشقشُ بپذیره ! و چه طور می تونه واقعیت رو ببینه ؟ : " سر انجام کشیش که شکی در اعتقاد و ایمان وی ندارد می پرسد :  دخترم شما چه کمبودی دارید ، چه مسئله ای شما را آزار می دهد ؟ اما تو توانایی پاسخ دادن به این سوال را نداری . نه تنها از گفتن بلکه حتی از فکر کردن به آنچه من می دانم ناتوان هستی . کمبود تو یک دلقک است ." و در جای دیگری دلقک با خودش فکر می کنه که چطور ماری تمام کارهایی که با من انجام می دادُ داره با یه آدم دیگه انجام می ده ؟! در حالی که همه ما می دونیم که ماری به احتمال خیلی زیاد به راحتی این کارُ انجام می ده و توی اون لحظه ها حتی یه ثانیه هم به هانس فکر نمی کنه ! و حتی هانس فقط به این دلیل با کلیسا این قدر مشکل داره چون فکر می کنه کلیسا ماری رو ازش گرفته ! و به زیبایی این قضیه به تصویر کشیده شده توی این کتاب ! در واقع در عقاید یک دلقک نشون داده میشه که دلیل اصلی اینکه کسی برای مثال چیزی مثل کلیسای کاتولیک رو قبول داره توی جامعه ها سود یا ضرری هست که اون موضوع به هر یک از ما می رسونه و حتی دلقک ، تابع سیرکِ ... چون سیرک هست که اونُ تامین می کنه

یادداشتی درباره عقاید یک دلقک

Monday, January 18, 2016

خیلی وقته که ایرانیا کم تر توی فیس بوک هستن ، شاید به خاطر فیلترینگ ، یا شاید هم به خاطر ظهور وایبر ، واتز اپ ، تلگرام و اینستاگرام ( که البته واتز اپ و اینستاگرام هم درحال حاضر جزئی از شرکت بزرگ فیس بوک هستند ) و تلگرام هم که پروژه ی همون بنده خدایی است که سال ها پیش سعی داشت ( و هنوز هم سعی داره ) که با VK.com رقیبی برای فیس بوک ، حداقل در بخشی از اروپا و روسیه باشه. غافل از اینکه با تلگرام در مدت شاید یک ماه از اوائل اسفند پارسال دل همه ایرانیارو برد و هنوز یادمه که این مسنجر خلوت چطور روی گوشی دیزایر 200 من نوتیفیکیشن های جوین شدن کل کانتکت لیستمِ دونه به دونه برام فرستاد. این خلوتیِ فیس بوک برای من مایه خوشحالی شده یه جورایی ... چون احساس شباهت بیشتری می کنم با ایرانی هایی که هنوز مسرانه توی فیس بوک موندن نسبت به اونایی که به فیس بوک خیانت کردن. حس خوبی دارم از اینکه فکر می کنم هر روز توی فیس بوک کسانیُ می بینم که مثل من اینجا براشون یه حس نوستالژی خاصی داره. و فکر می کنم این آدما شاید ... ( امیدوارم ) که از اون دسته ای نیستن که با تکنولوژی و واقعیتِ به قول خیلیا مجازی ( از نظر من امتداد دنیا ) قهر هستن.
حالا که موج شبکه های اجتماعی دنیارو تسخیر کرده و دیگه شبکه های اجتماعی علی رغم توهین هایی که بهشون میشه و هنوز حتی در جوامع پیشرفته و توسط فیلسوفان بزرگ هم بهشون به دید تهدید نگاه میشه من که همیشه با این Social Network های به اصطلاح مجازی دوست بودم ... شاید بیش تر از هر کسی همه شبکه های اجتماعی رو زیر و رو کردم. از ask.fm گرفته تا vk.com ... از Bisphone تا تیوال ، از YouTube تا Yahoo 360 از توئیتر تا Foursquare و خواهرش Swarm و حتی BlackBerry Messanger ... ... با خیلیا توی این محیط ها آشنا شدم. و از اونجایی که این جاهارو امتداد دنیا می دونم ... و از اون جایی که برای من همیشه نوشتن که صد برابر بیش تر از حرف زدن آسون بوده ... چون برای نوشتن همیشه موضوعی وجود داره اما برای حرف زدن نه! ... یکی از این شبکه ها هست که از همه خاااااص تره ! GoodReads شرکت آمازون ... و من دوستایی رو که توی Goodreadsدارم ناخواسته بیش از دوستان امتدادهای دنیاهای دیگه ( شبکه های دیگه ) که فقط توی امتداد دنیاها ملاقاتشون کردم دوست دارم. و Darren Curtis یکی از دوستای جدید منه - که به قول لمونی اسنیکت ... یادم رفت لمونی اسنیکت چی می گفت دقیقن ... اما یه همچین چیزی بود که مثل اینکه می گفت آدمارو باید از کتاب های توی کتابخونشون شناخت ... - آشنا شدم ( ببخشید متنم این قدر پرش داره :))) )
حالا این آقای Darren منو به چالش لیست ده فیلم برتر دعوت کرده. ( این همه آسمون ریسمون بافتم ُ کلاس گذاشتم که به اینجا برسم که من ده فیلم برترِ زندگیمو بگم :))) منتهی ذکر دو نکته خیلی خیلی ضروریِ ... یکی اینکه من از آدمایی که دوس دارم ازشون دعوت کنم که ده فیلم برترشونُ بنویسن دعوت نمی کنم ! چون بیش ترشون یا شیرازین و حوصله نوشتن همچین چیزیُ ندارن و مطمئنم احتمالن به این دلیل این متن رو هم فقط چند خط اولشُ خوندن یا ممکنه خیلی مشغول باشن و با شناختی که ازشون دارم شاید اصلن یا فیلم نمی بینن زیاد یا برعکس ده تا فیلم برترشون 100 تاس و توی لیست ده تایی جا نمیشه. ... یا اینکه سرشون خیلی شلوغه.
خُب دیگه وراجی بسه. توجهتونُ به لیست ده فیلم برتر زندگی من که با وسواس زیاد از ذهنم کشیدمش بیرون و استخراجش کردم جلب می کنم. امید است که باب طبع شما فیس بوکی های غیر خیانت کار باشد :
1- Amélie
2- Amélie
3- Amélie
4- Amélie
5- Amélie
6- Amélie
7- Amélie
8- Amélie
9- Amélie
10- Amélie


Tuesday, December 22, 2015

زود فود دیگه اصلا سرویسش خوب نیست. تا حالا چندین بار پیش اومده که منو آپدیت نباشه و این تنها تفاوت زود فود با بدو فود بود که باعث میشد به بدو فود ترجیح داده بشه.  همچنین در مورد این رستوران جالب بود که پیکش حتی صبر نکرده بود که غذارو به خودمون تحویل بده. گذاشته بود توی پارکینگ بانک و رفته بود !!! 

Wednesday, November 25, 2015

موافق باشید یا نباشید ، پورن آموزش سکس در دنیای امروز است و هرچه که باشد تاثیر عمیقی بر نسل امروز ما دارد ... و منبع الهام فرزندان ما نیز چیست ؟ آیا در جامعه ای مانند ایران از پدر یا مادر می پرسند ؟ از معلم ها می پرسند؟ از طریق تلویزیون یا کتاب ها متوجه می شوند ؟ خیر ، مرجع امروزی پورنِ بد ، مرد سالارانه و اشتباه است ! جک هایی که در نرم افزارهای پیغام رسان منتشر می گردند ، داستان های که در سایت های سکسی ایرانی وجود دارد و میلیون ها و شاید هزاران میلیارد رسانه دیگر ... . 
یک صحنه فیلم پورن هندی را تصور کنید. چی می بینین ؟ یک خانم ، بلوند ، لباسی که پوست را پنهان نمی کند ، لب های قرمز  و سینه های هندوانه ای. او یک مرد را شهوتی می کند. چرا ؟ زیرا ماشینش خراب شده است. و البته این مرد جوان برای نجات او سر می رسد. بعد از تشکر و لبخندی تصنعی!  ... . این پورن است. و این زمانی است که محتوای پورن بایستی تغییر کنند !
محتوای بزرگسالانه قدرت این را دارند که ما را بیدار کنند و به ما آموزش دهند و الهام بخش باشند ! من باور دارم که این مسئولیت نسل حاضر است که درباره پورنوگرافی تجدید نظر نماید و عمیقن درباره آن فکر کند. نپندارید که توجه به پورنوگرافی اشتباه است ! سکس می تواند کثیف بماند ، ارزش ها بایستی تغییر کنند ! ارزش هایی که ما توسط رسانه های حتی کاملن سانسور شده بدون اینکه آگاه باشیم درباره شان بمباران می شویم و تفکر ما را شکل می دهند. مهم نیست که در تلویزیون ایران فیلم هایی   می بینید که به ظاهر سکشوالیته نیستند یا در یک شبکه پورن اینترنتی ! امروز ما بمباران می شویم. و ما مرده ایم. امروز ، ما انسان ها رسانه هایی هستیم در دنیا وجود دارند. ما تلویزیون هستیم ، کتاب هستیم. فیس بوک هستیم. دیروز هم ما خانواده مان بودیم. و مدرسه و مکتب بودیم. حتی قبل از تولد تکنولوژی ... . ما خود را محکوم به تاثیر پذیری از اکثریت کرده ایم. چه در گذشته و چه زمان حال. 
 اریکا لاست متفکر ایده تحول پورن دو دختر خردسال دارد. ( او همچنین نویسنده الهام بخش برای من درباره نوشتن این نوشته کوتاه است که بسیاری از جمله های آن ترجمه غیر دقیقی از متن اصلی اوست ) او می گوید که نمی خواهد دخترانش تکریم نفس و الگوی بدن ایده آل را از سوپر مدل های فوتوشاپ شده فرا بگیرند. او نمی خواهد که دخترانش سیگار بکشند یا الکلی شوند. و در نهایت او نمی خواهد که آن ها سکس را از فیلم های افتضاح و بدون محتوای پورن موجود بیاموزند. و به همین دلیل هم هست که پورن باید تغییر کند. و باید خودمان محتوای پورن استاندارد تولید کنیم. این تنها راه مبارزه با اثر مخرب پورن جهان حاضر است.


Monday, November 16, 2015

وب سایت انجام میدم با استفاده از ویژگی‌های موجود در دنیای تجارت الکترونیک، بستری را فراهم نموده است که مستقل از موقعیت جغرافیایی و بدون نیاز به هیچ سرمایه‌ی اولیه ای، هر ایرانی بتواند تنها با استفاده از علائق و استعدادهای شخصی و مهارتهای خود به ارائه‌ی خدمات در دنیای مجازی بپردازد و افراد دیگر نیز بتوانند به راحتی و در محیطی امن به این خدمات دسترسی داشته باشند.
© انجام میدم 1392-1394
کلیه‌ی حقوق محفوظ است
http://www.anjammidam.com/r/98354231