WFP

کمک کنید تا به گرسنگی کودکان پایان دهیم

Sunday, December 31, 2017

چگونه در ورد پرس Image ID را بیابیم؟

در هنگام استفاده از ShortCode های وردپرس ، گاهی لازم است که Image ID یک تصویر خاص را داشته باشیم. در این آموزش کوتاه به شما خواهیم گفت که Image ID را از کجا می توانید پیدا کنید.
البته در صورتی که شما از افزونه قدرتمند Visual Composer استفاده می کنید ، نیازی به استفاده از Image ID ها نخواهید داشت.
برای یافتن Image ID کافی ست که از منوی اصلی پنل مدیریت وردپرس گزینه Media یا رسانه در وردپرس فارسی را انتخاب نمایید.

اکنون یکی از تصویرهایی که قصد مشاهده Image ID آن را دارید را کلیک کنید. عددی که در آدرس بار مرورگر و در انتحای خط نوشته شده است ID تصویر مورد نظر است.
 آدرس کانال تلگرام : https://t.me/wearebits

Thursday, August 3, 2017

هم ذات پنداری با ورتر جوان

"درک نشدن تقدیر برخی از انسان هاست." این دیالوگ ، یکی از جمله های قصاری است که در شبکه های مجازی زیاد دیده شده است. دیالوگی منصوب به کتاب رنج های ورتر جوان ، اثر نویسنده آلمانی به نام ولفگانگ گوته می باشد که شرح عشق جوانی به نام ورتر و معشوقه مزدوجش ، شارلوت است. از این دست جمله ها را روزانه در فضای مجازی زیاد می بینیم و چه بسیار مخاطبانی که با خواندن آن ها شروع به هم ذات پنداری می کنند.
گذشته از این که امروز به کمک علم روان شناسی می دانیم که چرا انسان ها سعی دارند خود را بدبخت ، گرفتار و بدشانس نشان دهند و بعضی گرایش به بدبینی پیدا می کنند ، هم ذات پنداری با چنین جمله هایی یک لایه نا دیده مسموم دیگر نیز دارد. آن لایه این است که درصد بسیار زیادی از آدم هایی که به چنین جمله هایی برای بیش تر بدبخت جلوه دادن خودشان چنگ می زنند ، به احتمال کتابی یا فیلم یا ... ای که این جمله از آن استخراج شده است را حتی یک بار هم نخوانده اند و ندیده اند.
بنابراین ممکن است این جمله بریده شده که از داستان بیرون آمده است ، در درونِ داستان اصلا چنین بار معنایی منفی ای را در خود نداشته باشد. زیرا همیشه جمله ها در شرایط متفاوت و در زمان متفاوت معنای متفاوتی دارند.
این مفهوم مرا یاد شخصیت دیوی در کلاه قرمزی می اندازد. شخصیتی که کلمه ها در زمان بیان شدن از دهان او معنای کاملا متفاوتی دارند. حال اگر شما از قبل دیوی را بشناسید به کنه اصلی جمله های او پی خواهید برد. در غیر این صورت شما کلمه های خارج شده از دهان دیوی را به صورت مجرد و بیرون آمده و کنده شده از شخصیت دیوی درک خواهید کرد ، که یک درک اشتباه است.
اشکال کار این است که این بیرون آوردن جمله ها و عبارت ها از متن تاثیر مخربی در عمیق تر کردن این بدبینی ها و سیاه بینی ها دارد. برای مثال همین جمله : " درک نشدن تقدیر برخی از آدم هاست" را در نظر بگیرید. این جمله برای شخص مستعد حکم باران در خاک کویر را دارد. ما نمی دانیم که این جمله در چه متنی اتفاق می افتد ، بنابراین ، نزدیک ترین متن به آن را انتخاب می کنیم و نزدیک ترین متن به این جمله شخص است. از این بعد شخص این گونه فکر خواهد کرد : " در تقدیر من تا ابد ، درک نشدن گنجانده شده است. " و به تدریج مشکل درک نشدن برای شخص دست مایه ی آه و ناله و زجه زاری و شکایت بیش تر از دنیا می گردد.


Friday, June 30, 2017

BYOC

Today's Tech Term

BYOC
In the context of I.T., BYOC (short for Bring Your Own Computer) refers to a trend where employees are allowed to bring their own personal computing devices to work to use in performing their job duties.
این اصطلاح به این معناست که کارمندان یک سازمان اجازه داشته باشند از تجهیزات شخصی خودشان در شبکه سازمان استفاده نمایند. برای مثال لپ تاپ شخصی یا موبایل ... 

Wednesday, June 28, 2017

Ólafur Arnalds, Alice Sara Ott - Verses - Official Visual

محشرترین جنبه موزیسین بودن برای من ، قرار گرفتن در جایگاه تاثیر گذاری بر روی مردم دیگر است ! اینکه مردم بعد از شنیدن موزیک من تشویق به خلق چه اثری در دنیا میشن یا اون موزیک روی روحشون چه تاثیری می ذاره برای من خیلی لذت بخشه ، چه اون اثری که خلق می کنن نقاشی باشه ... یه شعر ، موزیک خودشون یا هر چیز کاملا متفاوتی ... ! موسیقی ، یک خیابان یک طرفه نیست. موسیقی مکالمه ای بین شنونده و آرتیست هست که در اون نقش شنونده به اندازه آرتیست مهم هست. با شنیدن موزیک من شما حرف منو شنیدید ... لطفا با هنرتون بهم پاسخ بدید ... ... ... ... ... ... ... ... ...
- Ólafur Arnalds

Ólafur Arnalds - So Close (feat. Arnór Dan)

Best Music in Summer Nights

Monday, June 26, 2017

آیا تبلیغات بر علیه شیر درست است؟



- سلامتی و حتی زنده موندن خیلی از حیوانات ، منوط به نه تنها خوردن شیر گونه دیگه هست ، حتی منوط به خوردن یک گونه دیگه س !!!
- هرکس با کمی نتیجه گیری علمی آشنا باشه و درباره متافاکتورها و روش علمی بدونه نمی تونه صحبت های شمارو قبول کنه ... در ضمن لینکی که برای منابع توی تلگرام گذاشتین با صفحه ارور 404 رو به رو میشه و در نتیجه صحت تحقیقات و اصلا اعتبارشون قابل بررسی نیست
- اسیدهای چرب برای انسان مورد نیاز هست
- اگر حیوانات محصولات کشاورزی که از طریق آفت کش ها و ... پرورش داده می شن رو مصرف می کنن گیاه خوارها هم همونا رو مصرف می کنن
- هزاران تحقیق وجود داره که کازئین هم برای سلامتی لازم و مفید هست. شما به جز کتاب تجاری ، رفرنس دانشگاهی برای صحبتتون درمورد ضرر کازئین دارید ؟ !!!
- لطفا برای عدد 75 درصد بزرگ سال ها آنزیم های هضم لاکتوز رو ندارن رفرنس ارائه کنید ... اگر چه امروزه شیرهای بدون لاکتوز هم ارائه میشه
چرا برای صنعت سیگار الان دیگه تبلیغ نمیشه ؟ یا چرا برای مشروب که ضرر داره این قدر تبلیغ نمیشه و این قدر هم جای فروش داره ؟
;)
- آیا می دانید شیر سویا برای بیماران سرطانی ، به خصوص برخی از انواع سرطان سینه سم هست ؟ که شما تبلیغش می کنین ؟
به نظر شما یک فنجان بادام خیلی مضر نیست ؟!!!
- فکر نمی کنین صحبت هایی که شما هم دارین انجام می دین و برنامه هایی که می سازین برای فروش محصولات وگان و صنعت شماست ؟
;)



Thursday, June 8, 2017

درباره فیلم DogTooth

در کل فیلم دوست داشتنی و آروم و گیرایی بود. فکر می کنم این آروم بودنش بیشتر تاثیر حرکت کم دوربین بود. وگرنه توی فیلم اتفاقات خیلی زیادی میوفته. اولین صحنه ای که برای من مهم بود ( البته به جز شروع فیلم که فکر می کنم همه به اون قسمت خواهند پرداخت ) سکانس چیدن دست و پای عروسک هست. اول به این دلیل که با هر آسیبی که به عروسک وارد می کرد خود دختر جیغ می کشید. و این یه جورایی نمایش دهنده رنج عمیقی بود که در درون دختر وجود داشت. اما شاید خودش علت رو نمی دونست. اما می دونست که مالک رنج خودشِ. یه جورایی داشت رنج رو فرافکنی می کرد. انگار که عروسک مَجاز از خودش بود. و اشاره ای هم به این داشت که زندگی همشون مثل عروسک بود. کس دیگه ای براشون تصمیم می گرفت و تعیین می کرد که چطور زندگی کنن. اصلن علت رنج دختر هم همین بود. این که فهمیده بود باید حقیقت دیگه ای وجود داشته باشه.
توی فیلم سه تا سکانس وجود داشت که چیزیُ به بیرون از حیاط پرتاپ می کنن. سکانس اول ، پسر ، سنگ به بیرون پرتاپ می کنه. باز این هم نشون دهنده اینه که پسر ته وجودش می دونه که حقیقتی اون بیرون باید وجود داشته باشه. اما به حقیقت پشت می کنه. و ترجیح میده به حقیقت سنگ بندازه. بار دومشُ متاسفانه یادم رفته چی پرتاپ می کنن. و باز سوم خانوادگی به سوی بیرون گل پرتاپ می کنن. اما جالب اینجاست که بار سوم بیرون حصار نشانه حقیقت نیست. نشونه دروغیه که پدر درباره دنیای بیرون و برادرشون و گربه ها گفته. انگار یه مراسم تجدید میثاق با دنیایی هست که پدر برای خانواده درست کرده.
امتیازی که من به فیلم می دم ده هست. و بقیه نظراتم رو هم که بعد از شنیدن نظر بقیه و خود نغمه که این فیلم زیبارو معرفی کرد اگر لازم بود می نویسم. J

Friday, March 3, 2017

حتما شما هم در زمان هایی که قصد دارید رزومه خود را تکمیل نمایید ، درباره عنوان های شغلی که باید بنویسید دچار شک و تردید می شوید. در این نوشته کوتاه تفاوت Network Engineer با Network Administration بیان می گردد.
یک Network Engineer یک شخص متخصص در زمینه تکنولوژی است. فردی که توانایی برنامه ریزی ، پیاده سازی و پشتیبانی شبکه های کامپیوتریِ خانگی و سازمانی ، صدا ، دیتا ، ویدیو و  وایرلس را دارد. اگر چه Network Administrator و Network Engineer بسیار به هم شبیه هستند و در بعضی اوقات به جای یکدیگر و به عنوان معادل استفاده می شوند ؛ اما در حقیقت Network Engineer وظایف بیش تری را نسبت به یک Network Administrator بر عهده دارد.
همیشه بُعدِ مهندسی بیش تر شامل برنامه ریزی ، طراحی و جزئیات فنی می شود. اما Administration بیش تر به معنای نگه داری روزانه ، مدیریت و رفع اشکال است.
همچنین ممکن است شخصی که Network Engineer است از لحاظ تحصیلات دانشگاهی در سطح بالاتری نسبت به یک فرد Network Administration قرار داشته باشد.

برای اینکه بیش تر بدانید از وب سایت TechTik بازدید نمایید. :)


Friday, February 10, 2017

IMSI

یک IMSI کوتاه شده International Mobile Subscriber Identity عددی 15 رقمی است که برای شناسایی کاربران تلفن های موبایل در شبکه های GSM و UMTS به کار می رود. این اعداد شامل MMC به معنای کد کشور موبایل و MNC کد شبکه موبایل و MSIN یا همان Mobile Subscriber Identity Number می شود. 📱

Saturday, January 21, 2017

نرم افزار MBR Filter چیست؟ MBR Filter یک فیلتر کننده دیسک ساده است که توسط  Cisco Talos جهت مسدود کردن دسترسی به MBR یا همان Master Boot Record عرضه شده است. MBR برای نگه داری اطلاعات مرتبط با پارتیشنبندی و تنظیمات فایل سیستم استفاده می شود. نرم افزار MBR Filter از بازنویسی بوت لودر سیستم عامل توسط روت کیت ها ، بوت کیت ها و باج افزارهایی مثل Petya جلوگیری می کند. جهت اطلاعات بیش تر و دانلود اینم Application  به وب سایت Talos مراجعه نمایید : http://www.talosintelligence.com/mbrfilter/

Friday, January 20, 2017

یکی از استاتوس هایی که توی فیس بوک ازش خیلی متنفر هستم اینه :
"من نه عــاشــق هستم ...
ونه محتاج نگاهی که بلغزد برمن"
آخه راستشُ بخواین من یکی ... خودم ... هم عاشق هستم و هم محتاج نگاهی که بلغزد بر من :Pآخه خیلی حااال می ده وقتی یه نگاه خاص می لغزه بهت و قند توی دلت آب میشه :v
من خودم هستم و یک حس گرستگی :P
که به اندازه عشق و هوس می ارزد ... اصن هر کدوم حال خودشُ داااااره
من خودم هستم و یک دنیا ( دنیا نام یک دختر داف است )
که درونم لبریز شده از شعر حقیقت جویی
من خودم هستم وهم زیبایم
من خودم هستم وهم پابرجایم
من دلم می خواهد
ساعتی غرق درونم باشم
ساعتی هم غرق برون
ساعتی هم غرق با هم بودن
بقیه روز هم پای فیس بوک
پر از عاطفه ها
عاری از موج سراب
همین حوالی
خالی از هر چه فراق
من عاشقم
اما نه حزین از غم تنهایی هاااا !
من عاشق هستم
و محتاج نوازش یا مهر
من هر دلم تنگ نیست ... بزرگراهیست واسه خودش
اگه خواستین بیاین کنارم بشینید
پی دلجویی وخوش گفتاری
که دلم از سخنان غم وشادی پرشد
من عاشق هستم و محتاج عشق :)
گاهی خودم هستم و پیتزا
با خودم هستم و هم سازی نی ... گاااااهی
کلن هم هیچ وقت نیازهامُ نادیده نمی گیرم که بعدش مجبور بشم بیام پناه بیارم به الکل
پس مست نیستم که مستیم بپرد به یک جمله : ... هی !
با تقدیم احترام واسه اونایی که نه عاشق هستن و نه محتاج نگاهی ! لطفن تجدید نظر کنید :)) ... ویولا

بات چیست؟

بات چیست ؟ بات ها سرویس هایی هستند که با انسان از طریق مکالمه و پیام تعامل می نمایند. برای مثال بات های تلگرام

Sunday, January 15, 2017


مهمان داشتیم
نمی دانستم
در را باز کردم
مطابق رسم همیشگی خودم گفتم دَلِیم
بوی دود سیگار من را متوجه حضور غریبه کرد

شنیده اید که می گویند کسانی که غیبت دیگران را می کنند یا درباره دیگران با تمسخر صحبت می کنند ، خود ، دچار کمبود ( از هر نوع ) هستند؟
 خوب راستش ، من این طور آدمی هستم ... یعنی همیشه بدددد - در اینجا یعنی خیلی زیاد - درباره آدم های دور و برم و حتی بالا سرم و نزدیک و نبرم قضاوت می کنم
 اگر بیشتر هم راستش را بخواهید بدانید که روزی که به شما بگم من عادت ندارم درباره کسی بد بگم دارم بدددد - در اینجا یعنی رک و رو - زیر آب طرف که نه ، اما روی آب می زنمش که بره زیر آب 
 آخه زیر آب زدن که فایده نداره ... نهایتش اینه که یارو هنوز زیر آبه و در این جا کار انجام شده برابر است با اِ ... قَد
 بخوام مثال بزنم درست مثه اینه که عاشق یکی باشی و همش تلاش کنی بهش بگی اینو ، اما اون عاشقت نباشه که هیچ ، سرِ سوزنی هم براش اهمیتی نداشته باشی 
 من می دونم در این لحظه چی از ذهن شما گذشت - درست فهمیدی، من همون آدم مرموزیم که امروز داشت آب شور می فروخت کنار چشمه - - امروز هیچ آدم مرموزی ندیدین؟ - خوب ندیده باشید ، چرا خودتونو ضایع می کنین؟ حالا که دوست دارین درست نفهمیده باشین پس بهتره بگم که اشتباه فهمیدین : من اون پسره ی مرموز نیستم که امروز داشت آب شور می فروخت کنار چشمه... آهان اصن چشمه هم ندیدین امروز ... خوب اشکال نداره آخر هفته تعطیله با خانواده پیک نیک برید چشمه ببینید! اگر این آدم مرموز و این چشمه و آب شور باعث نشده که یادتون بره که چی از ذهنتون گذشت پس مجبورم بگم که اون چیزی که من می دونم از ذهن شما گذشته چیه؟
 او کِی ... فکری که به مغز شما خطور کرده اینه : مثالی که من زدم ربطی به زیر آب زدن و هیچ ربطی به جمله های قبلی نداشت
 و جواب من اینه : نوشته ی خودمه ... هر مثالی که دلم بخواد توش می نویسم
بد اخلاق شدم ... نه ... ؟ 
 داشتم می گفتم ، من اون طور آدمیم ... که همیشه - حداقل توی مغز خودم - درباره آدمای اطرافم کلی قضاوت درست و نا درست و غیبت می کنم
 چه قدر آدم بَدیم ... نه ... ؟ به خدا تعریف از خودم نیستااا ... اما اگه من این قدر بد نباشمو این قدر پشت سر دیگران غیبت نکنم ... پس موضوع نوشتن از کجا بیارم؟ و شما که میاین فیس بوک و قدم روی چشمای استاتوسای من می ذارین دیگه چیزی نیست که روش قدم بذارین و می افتید پایین و گلوله می شیدو حوض نقاشی و بارون و آب شور و چشم و اشی مشی و از این حرفااا

امیدوارم بدونید که گوش کردن به غیبت هم به اندازه ی انجام دادنش بار گناه روی شونه هاتون می ذاره پس اگر که دوست ندارید به بار گناهانتون اضافه بشه از خواندن ادامه این استاتوس خودداری فرمائید

اما اگر دوست ندارید به بار گناهانتون اضافه بشه من نتیجه می گیرم که شما حتما بسیار گناهکارید ... چون این نشون می ده که اون قدر بار گناهتون زیاده که دیگه تحمل بیشترشو ندارین ... حالا خود دانید از من گفتن بود
 مثالشم می تونه این باشه ... مثل گلی که عطرش تا ته باغا رسیده ... اگر مثالش ربطی نداره شما به بزرگی خودتون و گناهانتون ببخشید منو ... چون اگه بخوام ربطشو توضیح بدم باید تا فردا صبح به نوشتن ادامه بدم که نتیجه اش میشه یه کتاب و چون دوستان شیرازی من بسیار هستند و از طرفی شیرازیا حوصلشون نمی ذاره بیشتر ازچند خط در روز بخوانند کسی نوشته های منو نمی خونه و من نا امید می شم می رم راننده می شم
 ببخشید که درباره شیرازی ها هم با تمسخر صحبت کردم ... می دونم به دل نمی گیرید ... - جمله ی می دونم به دل نمی گیرید در این جا یعنی اینکه من دست پیش گرفتم که پس نیوفتم- خوب حالا که به دل نگرفتید و از طرفی حالا دیگه مثالی توی ذهنم نیست اجازه بدید بر گردیم به چند خط بالاتر

بوی دود سیگار من را متوجه حضور غریبه کرد
 اگر کتاب مشهور قصه های من و بابام را خوانده باشید باید یادتون باشه که توی یکی از قسمتاش پسره تصویریو که از سر طاس پدرش در حال خواندن روزنامه روی مبل می دید را به نمایی از یک غروبِ - یا طلوعِ - رومنس - رومنسُ من از خودم در آورم - تبدیل کرد
 برای درک بهتر همراه با رسم شکل می ذارمش که اونایی که کتابو خوندن مجبور نشن به اونایی که نخوندن توضیح بدن و درضمن رسم شکل 2 نمره هم داره
 برای بار سوم می پرسم ... آیا وکیلم که بوی دود سیگار من را متوجه غریبه کند؟
 تصویری که من در ابتدا از غریبه داشتم همین تصویریه که براتون توصیف کردم. با این تفاوت که روزنامه ای در کار نبود و اون خورشید درخشان در حال صحبت با پدرم بود 
 در یک آن متوجه شدم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام که به جای سلام گفتم دلیم ... و خدا را صد هزار مرتبه شکر که نگفتم : دلیم ، حالت خوفه؟
 این خورشید تابناک کسی نبود جز آقای پروانه - به علت حفظ آبروی شخص مورد غیبت از نام جعلی استفاده کرده ام - این آقای پروانه ی قصه ما شاعر ، مشاور و از این چیزااا بود
 آقاهه مقداری دی لِی داشت و در مدت زمانی که به نظرم بسیار طولانی بود سرش را برگرداندو نگاهی آقا اندر نوید انداخت ، بعد انگار که تازه فایل هایش استرکت شده اند مقداری زمان نیاز داشت که فایل ها را به هم بچسباند و آن ها را لود نماید. بعد از لود فایل ها از جاش بلند شد و به طرف من برگشت اما به نظر من پلی مودش روی اسلوموشن بود و بعد با لحن آهسته ای -کلمه ی سلام را بر زبان آورد. در حالت دی فالت مدت زمان گفتن سلام برای یک انسان در حد غایت 3 ثانیه هست .... شما اگر برای هر حرف ، یک ثانیه هم وقت بذارید میشه چیزی در حدود 5 ثانیه ... اما خداییش سلام گفتنش بیشتر از این حرفااا طول کشید و حساب کنید که بنده خدا با این حال خرابش احوالپرسی هم کرد 
 تا حالا کسی اینقدر خودشو به خاطر من توی زحمت ننداخته بود ، منو میگی ... ؟ من عرق شرم روی پیشونیم نشست و بعد از پاسخ دادن سلام واحوالپرسی ریلکس و آهسته و پیوسته آقای پروانه عازم اتاق شدم که اونو از این مهلکه برهانم هر چه زودتررر
 منو میگی از تکه کلامایی هست که وقتی یادش بیافتم ... بهتره یادش نیافتم!
 بماند که بابا داشت منو بهش معرفی می کرد و تعریف این قسمتاش از حوصله من خارجه
چلنج اصلی هنوز فرا نرسیده بود
 یکی از ویژگی های خاص این پروانه قصه ما این بود که فکر کنم بد جور به مبل چسبیده بود
بهتره 1 توضیح کوچولو درباره ماهیت پروانه بدم 
 ایشون دوست پدرم بودند. و علت آمدنشان به خانه ی ما نقد یک کتاب بود. گویا این آقا خورشید به هنر علاقه مند هستند بسیااار
 از آن جایی که به مبل ما چسبیده بودند واسه شام هم تشریفشان را نبردند از خانه ما و این افتخار نصیب ما شد که باهاش شام بخوریم
 سر میز شام به این نتیجه رسیدم که دست ودلش به کار نمی ره پس من دست و دلم را به کار انداختم و با زیر پا گذاشتن رسم مرسوم سالاد را افتتاح کردم ... ایشان هم روی مود اسلوموشن - اگرچه با مقداری دی لِی - به خوردن غذا اشتغال پیدا کردند
 چلنج اصلی فرا رسیده بود ... از یک طرف باید حرف می زد و از طرف دیگر باید نوش جان می کرد ... نه راه پیش داشت که از این سختی برهد و نه راه پس
شمارو دعوت می کنم که از زبان خودشون چند جمله ای بخوانید
 " رشته ی م ... ن روان شناسی تر ... بی ی ی ی تی ی ی ه ه ه ه ه ، مراجعه از هر سن ی ی ی ی دااااا ... رم ،می ی ی ی دونید که توی ایران همه چی قاطی پاتیه
...
م ... ن ن ن در یِی سالی ی ی 3600 تا فیلم دیدم 
متاسفانه من حافظه ی قوی ی ی ی دار...م 
 حافظه قوی خیلی بده باوَرتون نِمشه ... همه حرف های مراجعانم توی حافظه ... من وجود داره و این خیلی بده ، همه ی فیلمارِ هم یادُمه هر 360 تاش ش ش 
... 
 بعد از شام از سر میز بلند شد و دوباره رفت به مبل چسبید و سیگارشو دوووود کرد.
 یک خاطره دیگری که تعریف کرد برایمان و منو به خاطر قدرت تخیل خودش شگفت زده کرد ... چند سال پیش در نمایشگاه کتاب متصدی یکی از غرفه ها بوده اند و سال بعد دوباره همان مسئولیت را قبول کرده بودند
 در سال جدید پابلیشر ، لیست قیمت همه کتاب ها را گم می کند - گویا فقط یک لیست قیمت از آن ها در سراسر دنیا وجود داشته است - خودتونو ناراحت نکنین ، حال همه ما و به خصوص من خوبه اما شما باور نکنید چون پابلیشر راه حل بسیار مناسبی اختیار می کنه ... درست حدس نزدید ... چون اگر قرار بود شما همه چیز را حدس بزنید دیگر خواندن این ها بی فایده بود ... پابلیشر به این نتیجه می رسه که موضوع را با آقای پروانه در میان بگذارد پس دست به دامن آقای پروانه می شود - اشتباه نکنید آقای پروانه اسکاتلندی یا اسپانیایی نیست. مگر هر کس که دامن می پوشد باید ملیت آن طرفایی داشته باشد - و صد البته که آن ها دستشان را روی دامن درستی گذاشته بودند. مثل من دستشان روی دامن یاس شب نبود ... اشتباهی ی ی ی ! ... آقای قصه ی ما سورپرایز داشت برای انتشارات ... او لیست قیمت همه کتاب ها را در ذهنش ثبت کرده بود و بعد از گذشت یک سال هنوز آن ها را به یاد می آورد
لازم به ذکر است که هیچ کدام از کتاب ها قیمت روی جلد نداشته اند و در این یک سال تورم هم وجود نداشته ... پس پابلیشر بسیار خوشحال شد و تا پایان عمر در دامان پاک مستر باترفلای به خوبی و خوشی زندگی کرد

دیشب ، عاقبت ، من علت دی لِی باترفلای را کشف کردم. او در یکی از شهرستان های همان استانی به دنیا آمده بود که من در آن به دنیا آمده بودم!

شنیده اید که می گویند کسانی که غیبت دیگران را می کنند یا درباره دیگران با تمسخر صحبت می کنند ، خود ، دچار کمبود ( از هر نوع ) هستند؟
 این را هم بشنوید که بعضی عقیده دارند درباره هر ویژگی منفی دیگران که بیشتر صحبت می کنید ... خود شما نیز همان ویژگی را دارید
 خوب راستش ، من این طور آدمی هستم ... یعنی همیشه بدددد - در اینجا یعنی خیلی زیاد - درباره آدم های دور و برم و حتی بالا سرم و نزدیک نبرم قضاوت می کنم
و دیگه این که شنیدن غیبت به اندازه ی انجام دادنش گناه داره ...
 پس ممکنه من خیلی بار گناهانم زیاد باشه و دروغ گویی - شاید - یکی از ویژگی های منه
 نگران نیستم ... شمایی که تا این جا نوشته ی من را دنبال کرده اید ... به اندازه من گناهکارترید! ساختار جمله آخر درست است. 1 نمره.


Saturday, January 14, 2017

یک وب سایت آموزشی رایگان و غنی برای دانشجویان آی تی

چند وقتی است که وب سایت TechTik با هدف گسترش و غنی سازی دانش آی تی در ایران و دسترسی آن توسط عده بیش تری از دانشجویان و متخصصین این حوزه به صورت رایگان راه اندازی گردیده است. آدرس آن http://techtik.ir/ می باشد. همچنین کانال تلگرام ، جهت اطلاع از آخرین مطالب موجود در وب سایت که تقریبا هر روز اضافه می شوند نیز از لینک https://t.me/TechTik در دسترس می باشد. 
#IT
#Network
#MOOC
#Technology



Friday, January 13, 2017

خدمات افتضاح هاستینگ ایرانی پارس دیتا

چرا نباید از خدمات هاستینگ پارس دیتا استفاده کنیم ؟ 
در زیر یک مورد از نحوه خدمات پشتیباتی پارس دیتا بررسی گردیده است. تاریخ این سوال و جواب با بخش پشتیبانی آنلاین هاستینگ پارس دیتا 22 و 23 دی ماه می باشد. همچنین به دلیل برخی ملاحظات نام کارشناس مربوطه و نام استفاده کننده از خدمات حذف گردیده است. چرا که شخصا فکر می کنم دلیل بروز این چنین پاسخ های عجیب و غریبی تنها متوجه کارشناس پشتیبانی نیست. بلکه مدیریت بسیار ضعیف و شرایط کاری نامساعد احتمالا پدید آورنده چنین وضعیت اسفباری است. 
مورد پشتیبانی اول : همان طور که در تصویر مشاهده می نمایید ، سوالی درباره دی ان اس سرورها پرسیده شده است. کارشناس پارس دیتا برای رفع و رجوع نمودن سوال به دروغ ادعا می کند که سوال به دروغ ادعا می کند که قوانینی توسط رجیسترار مبنی بر محدودیت دی ان اس وضع شده است و به جای راهنمایی مشتری و توضیح اینکه راه کار مشکل مشتری در زمانی که تنها شش فیلد جهت دی ان اس وجود دارد چه می تواند باشد سعی در ماست مالی پشتیبانی دارد.


در واقع پشتیبانی می توانست به جای چنین برخوردی ، مشتری را راهنمایی نماید و علت نیاز داشتن به بیش تر از شش دی ان اس سرور را بپرسد و حتی محترمانه بگوید که سناریو مشتری اشتباه است و استفاده از دی ان اس سرورهای متعدد منطقی نمی باشد. 
همچنین متاسفانه همان طور که مشاهده می کنید به جای پاسخ به سوالات جواب دلخواه نوشته می شود که هیچ ارتباطی با سوال پرسیده شده ندارد. در انتها هم بدون اجازه گرفتن از مشتری و پرسیدن اینکه آیا سوال دیگری باقی مانده است گفت و گو را به پایان می رساند و اجازه ادامه پیگیری را نمی دهد.
مورد پشتبانی دوم : عدم وجود دکمه ساخت دیتابیس در کنترل پنل دامین. متاسفانه نحوه پاسخ گستاخانه پارس دیتا به همین مورد خلاصه نشد و شب بعد به علت یک مشکل دیگر مجبور شدم با پشتیبانی از طریق چت آنلاین تماس بگیرم. همان طور که مشاهده می کنید تصاویر کاملا گویا هستند.
و نکته جالب تر درباره گفت و گوی روز دوم این بود که برای پاسخ به هر سوال 5 دقیقه یا بیش تر باید منتظر جواب از سوی کارشناس می ماندم! 
لازم به ذکر است این چت چند جمله ای به دلیل تاخیر پشتبان حدود 50 دقیقه به طول انجامید


در ادامه داستان #مشتری_نداری و #خدمات_بد هاستینگ پارس دیتا و پس از ثبت تیکت که پاسخ آن بیش تر از 24 ساعت به طول انجامید ، پاسخ آن به شرح عکس می باشد
این درحالی است که خدمات شب قبل اعلام شده بود که حل مشکل نیاز به حضور کارشناس ارشد دارد. به نظر شما آیا فقط کارشناسان ارشد یک شرکت باید بدانند که هر کدام از پلن های میزبانی دارای چه امکاناتی هستند؟  جالب تر اینکه در تصویر بعدی مشاهده می نمایید که در قسمت اطلاعات لینکی که ارسال شده است نیز قسمتی که نوشته باشد این پلن دیتابیس ندارد وجود ندارد! و جای تعجب دارد که مگر کسی برای هاستینگ به خدمات بدون امکان ساخت دیتابیس هم نیاز دارد ؟
#مشتری_نداری #پشتیبانی #خدمات_بد #پارس_دیتا

Wednesday, January 11, 2017

اگر یک در صد خیال کردی که از شر من راحت شدی ، سخت در اشتباهی ...
امروز نشستم فکر کردم ، و راه های زیادی برای با توبودن کشف کردم
- بعضی وقت ها هم ایستادم یا راه رفتم یا دراز کشیدم -
می تونم خنده بشم ، بشینم روی لب هات
بارون بشم ، ببارم روی موهات
باد بشم ، بوزم ، لمست کنم ، بغلت کنم ، ببوسمت
آفتاب بشم ، گرمت کنم
مهتاب بشم ، که شبااا که داری می ری تا ته باغااا زمین نخوری
کفش کتونی جیر بشم که با هم قدم بزنیم
موسیقی بشم که با هم حال کنیم - نه از اون حال کردنااا ، منحرف - ... من پخش بشم تو بشنوی
آبی بشم ، که دوستم داشته باشی
کاغذ بشم ، که باهام حرف بزنی
ریتم بشم که باهام برقصی
خودمو فیلم کنم جلوی مردم که منو ببینی
کتاب بشم ، که منو بخونی
سایه باشم ، آینه باشم
اگه دلت گرفت ، اشک باشم ، مرهم باشم
 حرف باشم میم ... مثل اسمت
آره ، این فکرااا از مغزم گذشت
اما می ترسم
می ترسم دیگه نخندی ، می ترسم چترتو هیچ وقت جا نذاری
شاید پنجره هارو ببندی ، کلاه آفتاب گیر بخری ، عینک آفتابی بزنی
دور باغُ خط ---- بکشی
کفش پاشنه بلند بخری
موسیقی گوش نکنی
عاشق مشکی بشی
خاطره هاتو تایپ کنی
رقصُ حرااام اعلام کنی
بزنی توی خط سریال دیدن
کتاب نخونی
از سایه ها رد بشی
توی آینه خیره نشی
بغضتو قووورت بدی
 حتی ترسیدم بری اسمتو عوض کنی
آره اینااا هم به مغزم خطور کرد
به این نتیجه رسیدم ، همینی که هستم باشم ... امیدوااار
 بهتره ، تنها ، به گردی زمین بسنده کنم

Friday, January 6, 2017

قبل ترها خودمان را هی میچلاندیم و با هزار زور و ضرب جمله ای را تایپ میکردیم و همزمان هم والدِ غرغروی درونمان بال بال میزد ، فریاد و فغان سرمیداد که نه نه این جمله را تایپ نکن ، نگو ، نفرست. ما هم بدتر سمج میشدیم و بعد از مدتی سبک سنگین کردن سِند را میزدیم و دیگر جای پشیمانی نبود ، جمله ای که سند شد ، سند شد! بعد از چند دقیقه که دستی در سر دیگر تلگرام جوابمان را نمیداد از گفته ی خود پشیمان میشدیم ، حس میکردیم غرورمان لگدمال شده اما خب خودمانیم ازینکه حرفمان را زدیم احساس رضایت میکردیم.
لااقل با جواب دادن مخاطب شاید دلمان آرام میگرفت ، به نوعی تمرین صبوری هم بود ، دست روی دست بگذاری ببینی خب چه تایپ میکند در نهایت... گذشت و گزینه ی ویرایش را اضافه کردی ، مثلن مینوشتیم جانم تصدقت شود کجایی دلمان لک زده و میفرستادیم ، مینشستیم بعد از چند دقیقه ای که جوابی داده نشد لجمان میگرفت ، طرف را قضاوت میکردیم که لابد سرش جایی گرم است ، دلش هم هیچ تنگ نشده و سریع دست به کار میشدیم پیام را ویرایش میکردیم چرندی مینوشتیم ، مثلن مثل اینکه تو میدانی سید خندان تاکسیِ خطی برای هفت تیر دارد؟ و دیگر گوشی را رها میکردیم به حال خودش و ما میماندیم و حسرت جوابِ نگرفته ی حرف اصلی مان! حالا دیگر اوضاع را خیلی بدتر کردی ، ساعتها فکر میکنیم ، چند دقیقه تایپ میکنیم ، چند لحظه مکث میکنیم بازخوانی میکنیم سند را میزنیم یک دقیقه منتظر جواب میمانیم و اگر جوابی نیامد ... ... دیلیت!
ماهایی که میبینی چسبیده ایم به دنیای تلگرامی ، هرکداممان شاید روزی ، جایی ، دلبسته ی آدمی بودیم که یک روز ناگهان دلش را بروزرسانی کرد و یکباره رفت که رفت! میبینی بروزرسانی همیشه هم به مذاق آدم ها خوش نمی آید ، لطفن حالا که مشتاقِ عوض شدنی لااقل آرام آرام
 کینانونوشت

رستوران گیلکی بنه در پارک آب و آتش

برخورد پیشخدمت ها بسیار بسیار عالی هست. نه اون قدر رسمی و مصنوعی و نه خیلی بی خیال. صمیمانه و دلنشین. غذا هم به پای رستوران های معروف خود شمال نمی رسه ، اما ضعیف هم نیست. نظر شما درباره رستوران بنه چیه ؟