قرار
بود ساعت 6 صبح ، تشریفمان
را ببریم سازمان نظام وظیفه تهران … .
بعضی ها به خاطر شبهای قدر
پیراهن لباس سیاه پوشیده بودند ، بعضی
موهایشان را کوتاه کرده بودند و بعضی دیگر
با موهای بلند آمده بودند. عدهای
هم هم سن و سال من نبودند و خیلی بیشتر
بهشان می خورد … همه جور آدمی بود.
برگه
ی آبی را نشان دادم و وارد شدم. سرباز
خوش اخلاقی با خنده پرسید : کجا
افتادی … ؟
- کرمان.
- شهید باهنر … ؟
- آره … نیروی انتظامی … :)
- به … چه شانسی … !
- جای بدیه … ؟
کمی
فکر کرد و با حالتی امیدوارانه فقط گفت :
گرمه … خیلی گرمه …
و
دستشو به نشانه خداحافظی تکان داد.
اینجا
همان محوطه ای بود که یکبار برای شرکت در
کمیسیون پزشکی از آن رد شده بودم.
کسانی که زودتر رسیده بودند
در صف های نه چندان منظمی نشسته بودند.
با راهنمایی چند سرباز یک صف
جدید تشکیل دادیم.
( کجا
افتادی؟ ) … بیشترین سؤالی
بود که شنیده می شد. از
پسرهای کنار من یکی عازم مازندران بود و
دیگری قزوین … . خوش به
حالشان … 16 ساعت راه
ندارند.
خوشحالی
که داری میری … ؟
جواب
دادم : نه … ! مگه
تو خوشحالی !؟
سکوت
کرد.
گاوت
زاییده کرمان افتادی …
ممنون
از قوت قلبتون … شما لطف داری.
پسرهای
دیگه هم توجهشون به من جلب شد و احساس کردم
با شگفتی آمیخته به دلسوزی من را می پایند.
کم کم متوجه شدم که چند نفر
دیگه هم مثل من هستند و زمانی که فهمیدم
2 نفر پشت سری من 05
کرمان هستند به شانسم امیدوار
شدم و این بار من بودم که می تونستم با
دلسوزی و شگفتی نگاهی به آنها بیاندازم.
بر
خلاف تصورم … احساس بدی نداشتم … و به
نوعی خودمو با همه همدرد می دیدم.
البته شاید خوب
نباشه که از اینکه دیگران درد شمارو داشته
باشند خوشحال باشید اما در هر حال حسی بود
که اون لحظه داشتم.
بعد
از نشستن همه پسرها ، یکی از مسئولین روی
سکو آمد و نحوه اعزام را توضیح داد.
در ضمن بهمون گفت
که برگه کوچک رنگی ( اشتباه
تایپی نیست ) تحویلمان
میدهند که بر روی آن ساعت و محل اعزام
درج شده است. برگه
کوچک رنگ را که به نظر من سفید بود با
نوشتههای سیاه تحویل گرفتم. 22
مرداد ساعت 5
بعد از ظهر از
ترمینال جنوب اعزام می شدیم. قرار
بود بعد از گرفتن این برگ که درواقع حکم
بلیت را داشت به سرعت سازمان را ترک کنیم
… بنابراین سعی کردم در برابر این وسوسه
کوتاه بیام که از اون آقاهه بپرسم کوچک
رنگ ، چه رنگی هست؟
خیالی
نیست … شاید در کلاسهای عقیدتی – سیاسی
دوران آموزشی برایمان توضیح دهند.
:)))
No comments:
Post a Comment